تفاوت «میشود» و «نمیشود» (یادداشت روز)
چند روز قبل یکی از همکاران روزنامه در بازگشت از نشست خبری یکی از معاونین وزرا حالت گرفته و ناراحتی داشت و درباره علت آن میگفت: «کل نشست این معاون وزیر به بیان «نمیشود» و «نمیتوانیم» و طرح عمومی برخی مشکلات و تقریباً بدون بیان نکتهای امیدبخش گذشت».
آنچه در این بین قابل تامل و نیازمند توجه است اینکه، مشابه ماحصل منفی این نشست خبری مذکور را میتوان در برخی دیگر از اظهارنظرهای چند وقت گذشته تعداد قابل توجهی از مدیران دولتی و حتی مسئولان ارشد دولت و با همین ادبیات و روحیه «نمیشود»، «نمیتوانیم» و «نداریم» دید.
حتی چندین بار نیز به نوعی این ادبیات در کلام و صحبتهای جناب رئیسجمهور در موضوعات مختلف تکرار شده است.
واقعیت آن است که وقتی مدام این ادبیات و روحیه منفی در بین مسئولان ارشد دولت به بهانههای مختلف تکرار میشود، تبدیل به یک باور مسلط در بین تمام زیر مجموعهها از راس دولت تا بدنه اجرائی آن از مرکز تا دورترین نقاط کشور میشود.
وقتی در برخی موضوعات کلیدی و مورد مطالبه مردم دائم در راس دولت سخن از «نمیشود» و «نمیتوانیم» و «نداریم» باشد، این رویه مطلوبترین حالت برای مدیران کم کار، تنبل و بهانهگیر است تا به جای تلاش در رفع مشکلات و به جای پاسخگویی درخصوص مطالبه از عملکردشان، پشت همان دیوار «نمیشودها» پنهان شوند. در این صورت هر گاه از این طیف مدیران از مرکز تا دورترین نقاط مطالبه شود که چرا فلان کار یا وظیفه قانونی یا کار بر زمین مانده مردم در حوزه مسئولیت خود را انجام ندادهای؟ پاسخ خواهید شنید: «شما مگر متوجه شرایط نیستید؟ مگر اینکه حتی خود رئیسجمهور یا آن دیگر مسئول ارشد دولتی هم گفتهاند که «نمیشود»، «نمیتوانیم» و «نداریم» را نشنیدهای؟!»
ترویج این روحیه و تفکر در بدنه اجرائی کشور بهترین هدیه به مدیران کم کار، تنبل و ناکارآمد است.
البته هیچکس نمیگوید که در کشور مشکل و کمبود نداریم و امکانات و بودجهها و شرایط همه در بهترین و بینقصترین حالت است، اما سؤال این است؛ آیا اگر بخشی از مشکلات و موانع هم در مسیر انجام وظایف و حل مشکلات و خواستههای به حق مردم وجود داشته باشد باید با تمام وجود برای رفع مشکلات و موانع تلاش کرد یا آنها را به بهانهای برای عمل نکردن به وظایف یا توجیهی برای کم کاریها تبدیل کرد؟
نگاهی به مقاطع سخت و دشوار کشور در چند دهه اخیر به وضوح نشان میدهد که بزرگترین دستاوردها و موفقیتها در زمانهایی حاصل شده است که به ظاهر و به گمان بسیاری، امکان تحقق آن ناممکن یا دور از ذهن بوده است.
از سالهای دفاع مقدس که جنگی تمام عیار به نظام نوپای اسلامی و مردم و کشورمان تحمیل شد میتوان به عنوان یکی از مهمترین نمونههای تحقق باور «ما میتوانیم» و غلبه روحیه جهادی بر چرتکه انداختنهای ظاهری درباره امکانات و باور «نمیشود» اشاره کرد.
در شرایطی که صدام با حمایت همهجانبه تسلیحاتی آمریکا و برخی کشورهای اروپایی و تامین مالی برخی حکام عرب منطقه، سرمست از توان نظامی بالا و در خیال تصرف چند روزه تهران به کشورمان تجاوز کرده بود، شاید تصور بسیاری از تحلیلگران این بود که با توجه به امکانات و در شرایطی که حتی خرید سیم خاردار هم تحریم شده بود، ما در جبههها امکان رویارویی با دشمن را نداریم. اما آنچه ورق را برگرداند به میدان آمدن روحیه جهادی و تحقق باور «ما میتوانیم» بر «نمیشود» و «نمیتوانیم» بود، تا جایی که دشمن دست از پا درازتر و با پذیرش شکست به عقب رانده شد و نقشه حامیان آمریکایی و غربی و عربی صدام هم برای شکست و نابودی نظام جمهوری اسلامی نقش بر آب شد.
اگر کسانی که امروز پرچمدار «نمیشود»، «نمیتوانیم» و «نداریم» هستند، در زمان جنگ تحمیلی با این روحیه مسئولیتی داشتند و میخواستند جلوی دشمن بایستند که...
باید پذیرفت امروز هم جنگ دشمن با ما تمام نشده است و به عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی،اجتماعی، سیاسی و... کشیده شده است. بیشک راه ایستادن در برابر دشمن چیزی جز همان نسخه دفاع مقدس نیست با این تفاوت که به فرموده رهبر انقلاب، «امروز بیتردید صد برابر از زمان جنگ تحمیلی قویتر شدهایم و تواناییهای کشور قابل مقایسه با آن زمان نیست».
پس از دفاع مقدس هم این باور جهادی و ایمان به تواناییها و نماندن پشت سد کمبود امکانات در هر بخش و زمینهای حاکم شد، دنیا متحیر شد؛ از رشد جهشی صنایع نظامی و موشکی تا جهشهای چشمگیر علمی در حوزههای مختلف پزشکی، نانوتکنولوژی و... در شرایط تحریم، همه نتیجه همان روحیه جهادی و باور به دور زدن موانع است و هر جا اسیر باور منفی «نمیشود» و «نمیتوانیم» شدیم در جا زدیم.
دولت شهید رئیسی را میتوان یک تبلور عینی باور به «ما میتوانیم» دانست. او که دائم تکرار میکرد «ما اصحاب میتوانیم هستیم»، این باور را در عمل محقق کرد. در ایامی که شهید رئیسی دولت را تحویل گرفت، روزی 700 هموطن به علت کرونا جان خود را از دست میدادند. در شرایطی که مطالبه مردم تامین واکسن بود و عدهای در دولت قبل از دولت شهید رئیسی میگفتند «واکسن که سوهان قم نیست» و عدهای با آدرس غلط، تامین نشدن واکسن را به تحریم و FATF ربط میدادند، شهید رئیسی به جای تکرار حرفهای ناامیدکننده و بهانه جویی، با عزمی راسخ وارد میدان شد و در مدتی کوتاه با رایزنیهای مداوم دهها میلیون واکسن خریداری کرد و به لطف و یاری خدا که به حرکت، برکت میدهد، با نهضت واکسیناسیون سراسری، جان هزاران هموطن را نجات داد. این شهید خدمت در زمانی که کمبود آب در بخشهایی از خوزستان و همدان و سیستان به بحران تبدیل شده بود با پیگیری مستقیم و باور به قابل حل بودن مشکل، طی مدت کوتاهی این معضل را حل کرد. او هرگز اجازه نمیداد که «نمیشود» و «نمیتوانیم» تبدیل به باور ذهنی مدیرانش شود و وقتی فرهنگ میشود و میتوانی را در دولت حاکم کرد، دیگر هیچ مدیری نمیتوانست پشت دیوار بهانهها پنهان شود.
شهید سلیمانی عزیز هم که در ایام شهادتش هستیم در شکست حکومت داعش با آن همه حامی و در شرایطی که بسیاری امکان این پیروزی را ناممکن میدانستند با همین روحیه جهادی و ایمان به توانستن موفق شد.
اکنون هم رئیسجمهور محترم کشورمان قطعاً به اهمیت باور و روحیه جهادی در پیشبرد اهداف اعتقاد دارد و باید تلاش کند این روحیه در بدنه دولت حاکم شود. جناب پزشکیان باید از مشاورانی که در دام ذهنی «نمیتوانیم» و «نمیشود» گرفتار هستند دوری کند. ایشان باید به جای تکرار آسیبرسان باور غلط چنین مشاورانی، خود سردمدار تفکر و روحیه جهادی شود.
پیش از این نگارنده در یادداشتی دیگر که 18 شهریور امسال با عنوان «نسخه درست همین است» در کیهان منتشر شد به تجلیل از یک موضع درست و دقیق جناب پزشکیان پرداخته و نوشته بود: «رئیسجمهور کشورمان در جریان بازدید از نمایشگاه فعالیتهای زیربنایی قرارگاه سازندگی خاتمالانبیا (ص) و نشست با فرمانده کل سپاه پاسداران و فرماندهان و مسئولان این قرارگاه، با تاکید بر اینکه «ما هم بسیجی بوده، هستیم و خواهیم بود» اظهار داشت: «راه نجات کشور احیا و تکیه به روحیه جهادی و بسیجی واقعی همچون سالهای ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و همان روحیه و مجاهدتی است که جنگ را اداره کرد.» این سخنان رئیسجمهور محترم را میتوان به عنوان آدرسی دقیق برای رسیدن به سرمنزل مقصود و نسخهای شفابخش برای حل مشکلات کشور تعبیر کرد. سخنان دلنشینی که باید در عمل هم مورد توجه قرار بگیرد. این نسخه شفابخش آنقدر برای مردم ما آشنا و مورد پذیرش است که در صورت توجه جدی دولت و ورود به انجام وظایف با این روحیه و تفکر و نگاه، علاوهبر به میدان کشاندن ظرفیتهای فراوانی از بخش مردمی، شاهد تسریع و جهش در روند اجرائی کشور خواهیم بود.»
اکنون هم انتظار از رئیسجمهور محترم حرکت در همین مسیر و تفکر و پرهیز از افتادن به دام اصحاب «ما نمیتوانیم است». در این مسیر انتخاب درست مسئولان و مطالبه و بازخواست آنها در عمل به وظایف از سوی رئیسجمهور میتواند گرههای زیادی را بگشاید.
رهبر انقلاب 31 تیرماه امسال در دیدار رئیس و نمایندگان مجلس دوازدهم فرمودند: «به آنهایی که افق به نظرشان تاریک است و [معتقدند] کاری نمیشود کرد، نمیشود مسئولیّتهای اساسی و کلیدی داد.»
عباس شمسعلی